استادیار گروه فلسفه و فکرپروری برای کودکان و نوجوانان (فبک)، پژوهشکده اخلاق و تربیت، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران ، roohollahkarimi@gmail.com
چکیده: (201 مشاهده)
علوم انسانی در کشور ایران با چالشهای مهمی مواجه است که چالش بیکاری دانشآموختگان، چالش از آن خود سازی (بومیسازی)، چالش چرایی حضور در کلاس درس و چالش پایاننامهها، رسالهها و مقالههای بدون مسئله از مهمترین این چالشهاست. نظریهپردازان در مواجهه با این چالشها راه حلهای متفاوتی را مطرح کرده اند. در این مطالعه با روش تحلیل فلسفی ابتدا وضعیت مسئلهزای آموزش علوم انسانی در دانشگاهها تحلیل و با شیوهای تقلیلگرایانه و با استفاده از دلایل ناظر به نقش آموزش سنتی حافظهمحور در ایجاد این چالشها تبیین شد. سپس، نشان داده شد که در پارادایم تأملی، آموزش چگونه به یادگیری تحول مییابد و این تحول چگونه میتواند در رفع چالشهای علوم انسانی مؤثر باشد. پارادایم یادگیری تأملی مشتمل بر الگوهای متفاوتی است که این مطالعه، با توجه به آنکه دلیل اصلی چالشهای پیشگفته در علوم انسانی ضعف و نبود مهارتهای منطقی - فلسفی دانشآموختگان است، بر یادگیری کندوکاومحور متمرکز است. یادگیری کندوکاومحور جستوجوییخودجهتدهوپرسشمحوردرپیفهمو مطالعهایدربارۀپرسش،موضوع،مسئلهیاایدهایارزشمنداست. یادگیری کندوکاومحور از طریق عمل کردن به دانشجویان میآموزد که چگونه در رشتۀ تخصصی خود فعالیت کنند. این نحوه یادگیری بازنمودی از فرایند یادگیری طبیعی آدمی است که میتواند در عین انتقال دانش تخصصی، مهارتهای منطقی - فلسفی، تفکر خلاقانه و تخیل همدلانه را در دانشجویان پرورش دهد و بدین ترتیب، دانشآموختۀ علوم انسانی میتواند کارکردی را که جامعه از او انتظار دارد، داشته باشد.
کریمی روحالله. یادگیری کندوکاومحور؛ الگویی برای ارتقای علوم انسانی در آموزش عالی ایران. فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی. 1399; 26 (3) :149-170